ارزش جوانی
جوونا قدر خودتونو بدونید!
جریان زندگی همانند رودخانهای است که از آغاز تا پایان از کنار سرزمینهای مختلف و متنوعی میگذارد و سرانجام به دریایی میپیوندد. در این فرآیند دوران جوانی یکی از با ارزشترین، متنوعترین و پیچیدهترین چشماندازها را به خود اختصاص داده است. ایام جوانی دوران درخشندگی و فروغ زندگی است. دوران شور و هیجان، سرور وشادی و نشاط و امید است. دوران قوت و قدرت و کار و کوشش است.
هرچند جوان در اول راه، بیتجربه و به دنبال هویت گم شده خویش است؛ اما اگر به نیروها و استعدادهای فطری با ارزش خود توجه کرده و به خویشتن شناسی دست یابد و از این فرصت طلایی استفاده کند، پایههای زندگی خویش را استحکام بخشیده و به خوشبختی و کمال دست مییابد. پس به شما جوانان عزیز توصیه میشود تا این فرصت گرانبها از دست نرفته به نکات زیر توجه کنید:
1. قدر و قیمت خود را بدانید: ارزش جوانی نسبت به سایر دوران زندگی به حدی است که اولیای گرامی اسلام، آن را همردیف ارزش سلامتی و تندرستی نسبت به ضعف و بیماری معرفی کردهاند. امام علی(ع) میفرماید: «دو چیز است که قدر و قیمتش را نمیشناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد، یکی «جوانی» و دیگری «تندرستی و عافیت». »[1]
2. جوانی دوران حقپذیری و هدایتپذیری: امام صادق(ع) در دلیل معطوف کردن توجه تبلیغی به نسل جوان میفرماید: «جوانان زودتر حق را میپذیرند و سریعتر به هر خیر و صلاحی میگرایند.»[2]
3. جوانی دوران فطرت پاک، لطافت روح و بیداری احساس مذهبی: سیاهی هنوز روح جوان را دربر نگرفته و فطرت پاکش دست نخورده است و کششهای معنوی او را به سوی پاکی و تعالی سوق میدهد؛ پس جوانانی که از نیروهای شهوانی خود شکایت میکنند و خود را در برابر این تمایلات تحریکی ضربهپذیر میپندارند، بدانند که در مقابل یک نیروی فطری قوی معنوی در وجودشان هست که میتوانند با بیدار نگهداشتن آن به مقابله با شهوات عزیزی خود بپردازند.
4. جوانی دوران تربیتپذیری و رشد و تعالی: جوان دارای سلامتی فکر و روح میباشد و از چنان آمادگی ذهنی برخوردار است که چون زمین حاصلخیز خالی مستعد پرورش و رویاندن هر بذری است که در آن کاشته میشود. امام علی(ع) میفرماید: «دل جوان نوخاسته مانند زمین آمادهای است که از هر سبزی و گیاه خالی است، هر بذری که در آن افشانده شود، میپذیرد و در خود میپرورد.»[3]
5. جوانی دوره توانمندی و تلاش: مهمترین نیروی انسانی هر جامعهای را در نسل جوان آن میتوان یافت. قدرت و نیروی جوانی است که میتواند بر مشکلات زندگی فایق آید و راههای سخت و ناهموار را به آسانی بپیماید. به همین دلیل است که دنیای امروز جوانان را در کلیه شئون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و ... مورد توجه ویژه قرار میدهد.
6. جوان عزت نفس: ایام جوانی، دوران شگفتگی شرافت دوستی و عزت خواهی است که یکی از ارکان اساسی سعادت بشری میباشد. اگر جوانان بتوانند آن تمایل عالی فطری را همواره در نهاد خود زنده و حاکم نگهدارند و خود را از هر ذلت و تحقیری حفظ کنند، زمینه خوشبختی و کامیابی دائمی خویش را فراهم میکنند. جوانان با عزت و کرامت نفس خود را از پستی گناه و شهوت به دور میدارند. امام علی(ع) میفرماید: «کسی که برای خود شخصیت قایل است و عزت و کرامت نفس دارد، تمایلات پست جوانی و شهوات در پیش او خوار و ذلیل است.»[4]
7. جوان و آزادگی، عدالتخواهی و میل به استقلال و شخصیت: انسان در ایام جوانی دیگر نمیخواهد طفیلی دیگران باشد و میخواهد یک فرد مستقل، آزاد و اثر گذار در جامعه باشد. اگر این میل و احساس فطری جوان به صورت صحیح هدایت و رهبری شود، نمیتواند در برابر ظلم بیعدالتیها تحمل کند و به فعالیت و مجاهده برای برقراری عدالت میپردازد و در پی کسب هویت و شخصیت خویش از الگوهای مثبت و الهی تقلید میکند.
8. جوانی دوران عشق و محبت: روح جوان لبریز از امید و آرزو و سرشار از عشق و محبت است. دوستیها در این دوران برپایه محبت و عشق پاک شکل میگیرد. این دوستیهای سالم جوانان در آستانه زندگی اجتماعی، تقویت کننده شخصیت و به فعلیت رساننده استعدادهای اجتماعی آنان است. این گرایش اگر پاکی خود را از دست ندهد، این ارزش فوقالعاده را دارد که اولین احساسات واقعی نوع دوستی را در انسان به وجود آورد و از جوان فردی فداکار، ایثارگر و عاشق الهی بار بیاورد.
9. جوانی ایام طراوت و زیبایی: با فرا رسیدن دوران جوانی، نهتنها بدن نیرومند و قوی میگردد و عواطف و احساسات شکفته میشوند، بلکه فرد زیبا و با طراوت میشود. جمال رخسار و نشاط و شادابی چهره، یکی از عوامل جاذبه میانفردی و محبوبیت اجتماعی و رمز نفوذ در دل دیگران میباشد.
10. جوان مؤمن محبوبترین آفریده: پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «محبوبترین آفریدهها نزد خداوند، جوان نورس و خوشسیمایی است که جوانی زیبایی خود را در راه خدا و فرمانبری او خرج کند. این کسی است که خداوند به او بر فرشتگان فخر میکند و میگوید: این به راستی بنده من است.»[5]
منابع کمکی
1. محمدجواد رودگر، جوان، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1382.
2. محمدتقی فلسفی، جوان از نظر عقل و احساسات، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384.
3. علی حسنزاده، جوانان از نگاه معصومان(ع)، قم: راه سبز، 1381.
4. سیدحمید فتاحی، با جوانان در ساحل خوشبختی، نشر الهادی، 1377.
[1]. عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1369، ص449.
[2]. محمدبن یعقوب کلینی، روضه کافی، قم: دارالکتب الاسلامیه، 1348، ص93.
[3]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص903.
[4]. همان، دشتی، حکمت449.
[5]. محمدی ریشهری، میزانالحکمة، دارالحدیث، 1416ق، ج5، ص9.